سلام بچه ها من همین امروز عضو شدم . این قسمتی از رمان عشق سوخته ب قلم maryam13یا همون خودمه. پست اولو میذارم اگه خوشتون اومد ادامش روهم مینویسم باشه!!!!!!!! راستی این اولین رمانمه لطفا زود قضاوت نکنید. تازشم من 13 سالمه خب حق دارم مثه اون بزرگا خوشگل ننویسم لطفا نظر هم بدید خواهش میکنم تا اخر بخونید.
قبل از اینکه شاخه های درخت روشنایی نور را لمس کنند ریشه هایش تاریکی خاک را لمس کرده . گاهی برای رسیدن به روشنایی باید از تاریکی ها گذر کرد.
.............
..............
..............
.............
...........
حالا پیش به سوی ادامه مطلب فعلا
سلام دوست عزیز لطفا برای استفاده از امکانات سایت در سایت عضو شوید با تشکر مدیر کل
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !